ملیکا جانملیکا جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
زندگی مشترک من وبابازندگی مشترک من وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

ملیکا جون ، قشنگترین هدیه ی خدا

یک روز با دوستان..

یک روز از همین روزهای بهاری که خونه ی مادر جون بودیم ، مهمونهای عزیزی داشتیم که خونمون رو پر از هیاهوی بچه گانه ی خودشون کردند خیلی شاد و پر قیل و قال شده بود... از راست ملیکای عزیزم ، ماهان (پسر خاله ی دوست داشتنیم)، آتبین ( پسر دختر خاله ی عزیزم) ،مایسا ( دختر پسر خاله ام) و نیوشا جان و آوینای عزیزم... خیلی خیلی به بچه ها خوش گذشته بود این عکس رو هم سوار بر موتور بابا بزرگ گرفتند ...
16 فروردين 1393

روزهای بهاری

نوروز 93 هم با تمام خوبی ها و بدی هاش گذشت . با گذشتن سیزدهمین روز از عید سرمون خلوت شد و تونستم عکسهای عید ملیکا جونم رو گلچین کنم عکسهای این پست گلچین عکس روزهای اول تا 6 ام فروردینه   لطفا برای دیدن بقیه ی عکسها بفرمایید ادامه ی مطالب... بعد از گذشتن سیزده روز از بهار تونستم عکسهای ملیکا جونم رو گلچین کنم .. تا یک ساعت مونده به ساعت تحویل سه تایی مشغول خرید بودیم ...خیلی استرسی شده بودم ،بعد از لحظه ی تحویل سال نو هم که ساعت  8 و 27 دقیقه بود ، چند تا عکس خانوادگی گرفتیم و برای رفتن به خونه ی پدربزرگ ها آماده شدیم که .... ملیکا اصرار و پافشاری کرد که باید موهاشون رو فر کنم ، نیم ساعتی طول کشید ، و این هم نتیجه ی ...
15 فروردين 1393

سال 93 مبارک

سلام به مه روی من ، تک ستاره ی آسمون مامان و بابایی ... عاشقانه ترین بوسه ها رو در  آوان بهار و  طبیعت سرسبز و بهاری مون برای تک گل نازمون میفرستیم و بهش میگیم:                  انشاالله همیشه به سر سبزی و طراوت بهار باشی عزیز دلمون سلام  به همه ی دوستان گل و مهربونمون ، همراهان همیشگی دفترچه ی خاطرات دختر گلم انشاالله که سال خوبی رو پیش رو داشته باشید خیلی سرم شلوغ بود و نتونستم پست آخر 92 رو براتون بنویسم در عوض پست اول 93 رو با تقویمی که تو روزهای آخر اسفند و به صورت خیلی سریع برای گل دختری ساختم شروع میکنم   ...
3 فروردين 1393

پیکاسوی من

خیلی وقته به خاطر مشغله ام نتونستم با ملیکا جون نقاشی بکشم ، در واقع چیز جدیدی بهش یاد بدم.. امروز از دفتر نقاشی اش عکس گرفتم و بد ندیدم نقاشی های جدید پیکاسو جونم  رو تو وبش بذارم این دختر خانم با موهای بلندشون شاهکار امشب پیکاسوی ماست سر و بدن این اثر با استفاده از کاسه ی ماست خوری طراحی شده که نشون دهنده ی خلاقیت پیکاسوی ماست سمت راست بالای تصویر با استفاده از برچسب قلب ، قلبهایی کشیده شده که در سمت چپ بالا ی اثر میتونید این برچسب رو همراه با خطوط دورش که یکی از شاهکارهای این نقاش برجسته است رو ببینید... این اثر هم مربوط به امشبه که استاد ، نقش قوری رو بر صفحه ی دفترشون جاری کردند... قسمت قرمز کار ، ...
25 اسفند 1392

کوتاهی مو

چند وقت پیش با ملیکا قراری گذاشتم ، قرار این بود که بعد از عروسی دایی جون موهاشون رو کوتاه کنم... چند روز پیش با کلی حرف و حدیث را ضی شد که فقط جلوی موهاش رو کوتاه کنم و به قول خودش چرتی(چتری) کنم .... وقتی موهاش رو جلوی صورتش شونه میکردم ، کنارشون میزد و میگفت که تو چشمم میره و..........خلاصه کلی اذیت کرد .. آخرش هم رفت کنار آینه و کلی ناراحت شد...و به من گفت: با این چرتی منو شبیه پسرا کردی امروز هم بعد از صحبت کردن مادرم با ملیکا ، راضی شد تا پشت موهاش رو کوتاه کنم.. اولش خیلی خوب بود و مشغول دیدن عمو پورنگ ، من هم با خیال راحت و با مشورت بابایی تو لایه ی اول حدود 5 انگشت از قد موهاشون رو کوتاه کردم ...تو چشم بر هم زدنی با گیره...
22 اسفند 1392

تولدت مبارک بابایی

بیستم اسفند تولد نفس ملیکا جون بوده  بابایی مهربون ، برای من و ملیکا نفسه ، چون نفس مون به نفسش بنده . خدا همه ی پدرهای دنیا رو حفظ کنه چون ملیکا کیک خامه ای و کیک خونگی از نوع بزرگش رو دوست نداره به خاطر خانمی برای تولد بابایی از همون پن کیک ها پختم ...البته ورژن جدیدشه که خیلی خوشمزه تر و بهتر شده. برای مواد داخلش از شکلات و گردو و برای روی پن کیک از کنجد استفاده کردم که خیلی خوشمزه ترش کرده متاسفانه عکسی ازش ندارم ولی حتما تو این هفته دوباره درست میکنم و ازش عکس میگیرم  
22 اسفند 1392

عروسی دایی جون محسن

روزهای قشنگی وسط  اسفند 92  برامون سپری شد ، خدا رو شکر که همه چیز عالی و خوب بود.. عروسی تو دو شب برگذار شد ... برای شب اول هر کار کردم تا ملیکا جون عصرش بخوابه نخوابید و زیاد سرحال نبود اما با همون حالی که داشت میخواست بیدار باشه و تمام شب عروسی رو ببینه   اما شب دوم که خانمم کولاک کرد و همه ی شب رو به پایکوبی به سر برد اما هر کاری کردیم تو این عکسها نخندید...شاید به خاطر حضور فیلمبردار بوده... عکسهای این پست با دوربین آماتور گرفته شده که همزمان با دوربین حرفه ای  هم گرفته میشد ، انشاالله در اسرع وقت عکسها رو از آتلیه میگیرم و آپلودش میکنم..... البته این عروسی یک حسن بزرگ دیگه هم داشت و اینکه ...
19 اسفند 1392