ملیکا جانملیکا جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره
زندگی مشترک من وبابازندگی مشترک من وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

ملیکا جون ، قشنگترین هدیه ی خدا

یک اتفاق جالب

1390/11/25 22:55
نویسنده : مامان منصوره
671 بازدید
اشتراک گذاری

این مطلب مربوط به دیروزه (٢٤ ام بهمن):

مادر جونم برای ملیکا جون سیب زمینی سرخ کرد و جلوش گذاشت تا بخوره ، یک کم گرم بود ملیکا جون به سیب زمینی ها دست میزد و میگفت دا..دا..

یعنی داغه ، تا اینکه سرد شد و یکی دو تایی خورد ، مادر بزرگم (مادر پدرم)خونمون بود و به ملیکا گفت به من بده...(سیب زمینی رو)

ملیکا هم با مادربزرگم فیس تو فیس(چهره به چهره )شد و گفت :دا..دا..

یعنی داغه.....

مادربزرگم با لهجه شیرین مازندرانی گفت تو میخوری ، برای من داغه...؟؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان آنیسا
25 بهمن 90 23:58
اگه شکلات بودی شیرین ترین بودی . اگه عروسک بودی بغلی ترین بودی. اگه شمع بودی روشن ترین بودی و تا زمانی که دوست منی عزیز ترینی ولنتاین مبارک
مامان آنیسا
25 بهمن 90 23:59
ولنتاین شما هم مبارک عزیزم

ماشاالله آنیسا جون نمک داره.
ببوسش...