ملیکا جانملیکا جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره
زندگی مشترک من وبابازندگی مشترک من وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

ملیکا جون ، قشنگترین هدیه ی خدا

عروسی..

1390/11/26 12:02
نویسنده : مامان منصوره
1,926 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب یعنی ٢٢ بهمن عروسی دختر خاله ام فاطمه زهرا بود ، خانمی خیلی بهونه گیر شده بود ، تا یکی بهش نگاه میکرد و میخواست بغلش کنه جیغ میزد...

وقتی بهش اجازه دادم  که تو سالن تالار راه بره انگار دنیا رو بهش داده بودم ، چشماش برق عجیبی میزد..

 موقع شام چنان حرکاتی کرد که تمام لباسش ماستی شد،خواستم ظرف ماست رو جا بدم تا نبینه ، با جیغهای متوالی ملیکا مواجه شدم که میگفت : بَده ، بَده

یعنی بده بده.......

مادرم ملیکا رو برد پیش خودش و بهش غذا داد...

برف میبارید ...

وقتی اومدیم خونه تونستیم از ملیکا جان عکس بگیریم 

در حال گوش دادن به آهنگ حنا با گوشی مامانی

ملیکا و بابا جون مجید

ملیکا و بابا جون مجید

ساعت ٢و ٤٥ دقیقه بالاخره تونستم بخوابونمش ...

انشاالله زودتر این دندوناش رو در بیاره و انقدر درد نکشه....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آنیسا
24 بهمن 90 0:48
عروسی خوش گذشت گل دخملی شیطونیا خوش گذشت طلا بلا
نسترن
24 بهمن 90 11:13
واقعا ازته دل میگم واقعا گل دخترخیلی خیلی خیلی هرچی بگم هم کمه نازو خوشگله دلم میخوادمیدیمش ومحکم بغلش میکردم حتما واسش هرروز صدقه بنداز و اسفنددود کن چون درست مثل عروسکاست بااجازه لینکت کردم
شهراد شیر کوچولو
28 بهمن 90 17:26
ملیکا خانوم خیلی نانازی