ملیکا جانملیکا جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
زندگی مشترک من وبابازندگی مشترک من وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

ملیکا جون ، قشنگترین هدیه ی خدا

شیرین زبون مامان و بابا

1391/9/29 10:53
نویسنده : مامان منصوره
392 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز بعد از ظهر هر کاری کردم ملیکا جون رو  بخوابونم نتونستم ، مدام میگفت مامانی نخوابیم ...

حدود ساعت 6 یک میان وعده خورد و بعد از یک ساعت بردمش حمام ، اولش خیلی لج میکرد که نریم اما بعد از اینکه حمامش تمام شد ، میگفت حال داد...

خلاصه اینکه این حمام گرم باعث شد ساعت 9 شب بدون اینکه شامش رو خورده باشه بخوابه و طبعا صبح هم باید زود بیدار میشد

ساعت  تقریبا 4 و 45 دقیقه بود که بیدار شدم و  ملیکا رو دیدم  که  با نگاه مستقیمش تو چشمام گفت :

مامانی بیدار شدی؟؟؟

بعد از اینکه من و بابایی رو بیدار کرد گفت : مامانی حولا شککری میخوام....

تو فاصله اینکه من برای دخترم صبحانه درست کنم ، ملیکا با شیرین زبونیهاش مجید رو خیلی خندوند ...

ملیکا به بابا مجید گفت:

niniweblog.com(با اشاره به دیوار های اتاق خوابش) این دیواره ، اون دیواره ، اینجا اتاقه....

niniweblog.com(ملیکا قبلا تو ویدئو کنفرانس دیده بود که ظرفهای اسباب بازی  نیوشا هم دقیقا مثل خودشه)

اسباب بازی

 با اشاره به اون ظرفها به بابایی گفت : نیوشا هم داره    دیدی چجوری یادم میاد

من و مجید خیلی تعجب کردیم و واقعا نمیدونستیم که چی باید گفت....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

نیکی
29 آذر 91 17:11
به افتخار ملیکای باهوشم
ماماني اميرعلي جون
29 آذر 91 22:21
اي جووونم پيشاپيش يلداي شما هم مبارك
نیکی
30 آذر 91 10:52
ممنونم عزیزم
نیکی
3 دی 91 15:29
ملیکا جون بهت تبریک میگم که برنده شدی
نیکی
3 دی 91 15:30
مریم--------❤
8 دی 91 23:58
آفرین به دخملی باهوش خودمون