ملیکا جانملیکا جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
زندگی مشترک من وبابازندگی مشترک من وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره

ملیکا جون ، قشنگترین هدیه ی خدا

سیزده نحس نحس........

1391/1/16 9:13
نویسنده : مامان منصوره
1,093 بازدید
اشتراک گذاری

روز سیزده رو با بابا بزرگ اسماعیل و خاله ها و دایی جون بیرون رفتیم اما نحسی این روز با بیرون رفتن ما از خونه تموم نشد و فردا ساعت 6 صبح باتری قلب مادر بزرگ عزیز تر از جانم (مادر مادرم) ایستاد و عزیزمون جان به جان آفرین تسلیم کرد .

این چند روز که از این اتفاق تلخ میگذره  میخواستم بنویسم اما دستم رو کیبورد نمیرفت ، یعنی هنوز باورم نشده بود که بخوام اونو به رشته خاطرات تلخ و شیرین این وبلاگ اضافه کنم.......

انشاالله مابقی خاطرات این وبلاگ قصه شیرینی ها و شادی ها باشه نه قصه ی غصه ها و غمها.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان ایلیا
17 فروردین 91 15:52
سلام عزیزم غم اخرتون باشه تسلیت میگم عجب رسمیه رسم زمونه قصه برگ باد و خزونه میرن ادمها از اونها فقط خاطره هاشون بجا میمونه