اولین دندان آسیاب
عصری داشتم با ملیکا جون بازی میکردم ، ملیکا جون خیلی میخندید ، منم متوجه اولین دندون نیشش شدم.
میدونستم داره دندون در میاره چون خیلی وقته 4 تا انگشتش رو میکنه تو دهنش.
امشب 14 ماه دخترم تموم شده و ناز گل ما پا به 15 ماهگی میذاره .
خیلی از کلمات رو میگه و امشب که خونه خاله مبینا شام دعوت بودیم ، به خاله مبینا گفت : "بده من".
دست خاله مبینا ظرف آبگوشت بود که میخواست بده به من تا به ملیکا بدم....
روز اول فروردین هم وقتی زندایی سما گفت : یخ زد ، سه بار تکرار کرد "یخ زد".
خلاصه که خیلی از حرفامون رو تکرار میکنه .
خیلی سعی میکنه منظورش رو به ما بگه ، و متوجه اکثر حرفامون میشه ، مثلا وقتی میگم برو کنترل تلوزیون رو بیار میره میاردش ، یا وقتی میگم فلان چیز رو بده به فلانی میره میده و وقتی میگم مامانی رفت سریع میاد طرفم ...
امروز هم با نیوشا جون دختر خاله ملیکا که از 29 ام اومدند شمال ، به دریا رفتیم
بقیه عکسها در ادامه مطالب.....