ملیکا جانملیکا جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
زندگی مشترک من وبابازندگی مشترک من وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

ملیکا جون ، قشنگترین هدیه ی خدا

ملیکا جان راه افتادنت مبارک عزیزم

1390/9/30 1:51
نویسنده : مامان منصوره
692 بازدید
اشتراک گذاری

7 ،8 روزی از روزی که راه افتادی میگذره حالا دیگه 15 تا 20 قدم طی میکنی و ما با افتخار به شما نگاه میکنیم.

 بابا جون با دیدن دختر نازش که با ذوق و شوق این ور و اونور میره احساس  غرور میکنه این رو به راحتی میشه از چشماش خوند..

اما میخوام از امروز بنویسم از روزی که دختر عزیزتر از جانم زد زیر گوش مامانش اونم تو جمع خونه عزیز فهیما.

اولش فکر کرددیم اشتباهی شده و داری شوخی میکنی اما بار دوم تکرار کردی ...

باورم نمیشد ، دستت رو گرفتم اما شما با اون دستت دوباره زدی به صورتم...

تازه فهمیدم چرا خدا انقدر  احترام به والدین رو به انسانها تذکر داد...

عزیزم با اینکه در آستانه 11 ماهگی به سر میبری و هنوز خیلی کوچولویی ، اما مامانی از این کارت خیلی ناراحت شد...

خدا کنه وقتی بزرگ شدی اونقدر که مفاهیم کارهاتو درک کردی و فهمیدی مادر و پدر  یعنی چه و فهمیدی عشق یعنی چه و فهمیدی که مامان و بابا برات میمیرن تا خاری به پات نره ...هیچوقت مامان وباباتو ناراحت نکنی که دلمون نشکنه عزیزم

 عاشقانه دوست داریم عزیزم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان طاها
1 دی 90 12:02
محمد طاها جووون در نظر داره که هر کس کده اونو تو وبلاگش بزاره و به اون رای بده براش یه لگوی خوشگل بسازه و با کدش هم تو وبلاگه خودش بزاره هم تو وبلاگه شما و هم تموم کسایی که خوششون میاد اینجوری عکس نی نیتون تو تمومه وبلاگها میره هر کی راضیه اول کده خودشو بعدم کده وبلاگه طاها رو و بعدشم هر کی رو میخواد تو وبلاگش بزاره و به ما خبر بده تا لگوشو بسازیم.