حسادت
دیروز صبح دختر خاله ملیکا یعنی نیوشا خانم از اصفهان به شمال اومد
نیوشا جون تقریبا ٤ سالش شده و خیلی ملیکا رو دوست داره.
باورمون نمیشد که ملیکا ی تقریبا ده ماهه ما اینقدر حساس باشه .....
تا من نیوشا رو بغل کردم و قربون صدقه اش رفتم ملیکا جون به نشانه اعتراض صداشو بلند کرد و گریه کرد...
وقتی رفتم بغلش کردم ساکت شد..
اما این اتفاق فقط در مورد من صادق نبود ، خاله فاطمه هم که از مدرسه اومد نیوشا رو بغل کرد ، اما انگار اعتراض ملیکا شدیدتر شده بود و دستاش رو به نشانه بغل کردن به طرف فاطمه بلند کرد....
تا شب این لتفاق برای دایی جون محسن و خاله جون مبینا هم اتفاق افتاد........
نمیدونم همهی بچه ها تو این سن این طوری میشن یا فقط ملیکا جون من این طوری شده
لطفا اگر اطلاعاتی دارید نظر بدید.
ممنونم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی