ملیکا و امیر علی
دیشب پسر خاله بابایی با خانمشون فاطمه جون و امیر علی جان اومده بودند خونمون. مشکلات شایعی که تو سن ملیکا وجود داره اینه که از کسی که فکر میکنه رقیبشه بسیار واضح حسودی میکنه که البته تو این سن طبیعیه ولی باید خیلی مراقبش بود... اولش خیلی از دیدن همبازی خودش خوشحال شده بود ولی پس از مدتی کمی شیطنت به خرج داد... وقتی کوچولو هامون داشتن پفیلا رو با لذت میخوردن ازشون عکس گرفتم. ژست گرفتن ملیکا جون وقتی فهمید دارم ازش عکس میگیرم. بهشون گفتم بخندین.... ملیکا جونم شیرین میخنده و امیر علی جونم چشمهاش رو ریز میکنه و با محبت نگاه میکنه... ...