ملیکا جانملیکا جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره
زندگی مشترک من وبابازندگی مشترک من وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

ملیکا جون ، قشنگترین هدیه ی خدا

نگرانی های اخیر...

1392/6/23 3:45
نویسنده : مامان منصوره
1,050 بازدید
اشتراک گذاری

مشکلاتی که برای دخترمون در روزهای گذشته به وجود آمد باعث شد دو بار به پزشک مراجعه کردیم ..

چند روز پیش متوجه زخمهایی در دو قسمت سر ملیکا جون شدیم که با مراجعه به پزشک مشخص شد که بیماری به نام زخم زرده و با مصرف پماد رو به بهبود میرفت تا اینکه دیروز صبح بعد  از اینکه ملیکا از خواب بیدار شد ، کمی لجبازی های غیر عادی داشت و بیشتر که توجه کردم دیدم قسمتهایی از کمرش رو هر چند دقیقه میخارونه ، وقتی لباسش رو بالا کشیدم دیدم بیشتر نقاط بدنش کهیر زده ...

لختش کردیم تا لباسهاش اذیتش نکنه و تا عصر که پزشکش به مطب میرفت صبر کردیم...

دکتر اسم غذاهایی که آلرژی زاست رو عنوان کرد که از بین اون غذاها بادام زمینی رو شب قبلش خورده بود...

البته هنوز مشخص نیست علتش چی بوده چون بادام زمینی رو همیشه میخورده متفکر

دکتر شربت کتوتیفن رو تا دو روز تجویز کرد ، امروز خوب بود اما آخر وقت دوباره شروع شد و این بار صورتش رو در بر گرفت که خیلی ناراحتمون کرد...

فردا حتما دکتر میریم و پیگیری میکنیم


ملیکا از  انجیر مثل بیشتر غذاهایی که به خاطر قیافه شون دوست نداره ، خوشش نمیومد و کم کم میرفت که فصلش تموم بشه که نیوشا جون تو مدتی که پیشمون بود ، ملیکا رو با این میوه ی ناب شمالی آشنا کرد و حالا ملیکا عاشقشه ...

انجیر

یادم رفت بنویسم که خاله جون ملیحه و عمو محمد زحمت کشیدند و برای ملیکا یک بازی فکری جالب خریدند..

جورچین آهنربایی

دستشون درد نکنهقلب

و باز هم یادم رفت بنویسم که من و بابا مجید هم به مناسبت  روز دختر یک هدیه کوچیک اما جالب برای دخترمون گرفتیم که ملیکا خیلی خوشش اومد

4 پازل

تو پست های بعدی سعی میکنم از تحولات و خصوصیات فردی ملیکا بنویسم..، البته خیلی زمانبره و در زمانهای بیداری ملیکا این کار شدنی نیست..، باید صبر کنم تا مثل الان که ساعت 3 و نیم بامداده و ملیکا خوابیده پستم رو بنویسم...

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (22)

مامان محمد جان
23 شهریور 92 7:20
سلام عزیزم
خدا بد نده
شاید یکی از میوه های فصل مثلا همین انجیر اینجوریش کرده
یا بادمجان
یا خربزه مشهدی
یا هنگام رب درست کردن از گوجه هاش خورده
من هم دو روز پیش از خوردن گوجه ای که برای رب آماده میکردم قسمتی از دستام قرمز شده بود
یعنی حساسیت به آب گوجه.

انشاءالله زود زود خوب میشه


سلام نرجس جون
شاید هم همینطوره
اما از یک حساسیت ساده بیشتر شده...تمام تنش کهیر زده...
ممنونم که بهمون سر میزنید
مامان حلما
23 شهریور 92 9:20
....... .
....... .
....... .
...... .
..... .
.... .
... .
.. .
. .
.
.
.
. .
.. .
... .
.... .
..... .
...... .
....... .
....... .
....... .
....... .
....... .
....... .
...... .
..... .
.... .
... .
.. .
. .
.
.
.
. .
.. .
... .
.... .
..... .
...... .
....... .
....... .
....... .




....
...
..
...
....
مامی مهتا
23 شهریور 92 11:25
عزییییزم ...نبینم که اینطور باشی خانوم کوچولو ...انشالله که مساله خاصی نیست ... شاید آلرژی فصلی باشه ...آخه الان فصلشه ...


ممنونم عزیزم از مهربونیتون
ماماني اميرعلي جون
23 شهریور 92 20:51
الهههههههههي بگردم
اين دونه ها از كجا پيدا شد؟؟؟
ايشالا كه مساله خاصي نباشه و زود زود گلم خوب بشه
يه بار هم اميرعلي همينطوري شده بود تمام بدنش و صورتش دونه زده بود البته قبلش تب كرده بود
بووووووس


نمیدونم والله..
مرسی فاطمه جونم از مهربونیتون
مامان ياسمين
24 شهریور 92 14:42
الهي...عزيزم انشاءا.. كه چيز خاصي نيست و زود زود دخمل خوشگلمون خوب خوب بشه


مرسی عزیم
ممنونم از مهربونیتون
مامان مهرسا
25 شهریور 92 4:18
خصوصی داری عزیزم


اومدم
مامان مهرسا
25 شهریور 92 4:27
خیلی ناراحت شدم انشالله زود خوب خوب شه ...عزیز دلم...میدونم خیلی ناراحت کننده هستش واست مامان، ولی نگران نباش اینا حساسیته انشالله زود خوب میشه،


مرسی گلم از مهربونیتون
♥♥♥مامان ٣تادخمل♥♥♥
25 شهریور 92 10:28
ايشالله زود خوب ميشه


مرسی از مهربونیتون
مریم مامان پرنیا
25 شهریور 92 18:26
سلام عزیزم ...خیلی نگران شذم ..ایشالله که مورد خاصی نباشه گلم....


مرسی گلم از مهربونیتون
خاله پارمیدا
26 شهریور 92 0:05
اوخییییییییییییی
دعا میکنم نی نی نازتون هیچوقت مریض نشه


از مهربونیتون ممنونیم عزیزم
مامي كيانا
26 شهریور 92 9:36
خدا بد نده
اولش واسه زخم زرد خيلي ناراحت شدم خواهرزاده من هم باشگاه بدنسازي ميرفت و اين زخم رو از يكي از دوستاش گرفت و باعث شد كل خانواده بگيرن
خيلي مراقب باش چون شديدا مسريه و ممكنه به جاهاي ديگه بدنش سرايت كنه
گاهي اوقات بدن آدم نسبت به چيزي كه سالها ميخورده يكدفعه حساسيت نشون بده مثلا خودم هيچ حساسيتي به نارنج نداشتم ولي يك سال بدنم شديدا به نارنج حساسيت داد شايد مليكا جون هم همينطور باشه
اميدوارم كه چيز خاصي نباشه زود خوب شه حتما تو پستهاي بعدي برامون بنويس از احوالات ملي بانو نگران حالش هستم


مرسی عزیزم از راهنماییت و از مهربونیت
الحمدلله بهتر شده
نیکی
26 شهریور 92 12:09
اخی عزیزم امید وارم زود تر خوب بشی خوشگل من

و اون طور که شما توضیح دادین مادر ملیکا جون فکر می کنم این بیماری رو نوژا خواهرم هم گرفته بود اما بعد یک مدت خوب شد امید وارم ملیکا هم دوباره خوب خوب بشه


مرسی گلم
الحمدلله بهتر شده
نیکی
26 شهریور 92 12:11
مبارکت باشه عزیزم کادو هایی که گرفتی

البته منم مشکل بزرگی با انجیر دارم که هنوز بر طرف نشده



مامان مهرساش
26 شهریور 92 13:18
سلام.ممنون من قبلا همین راه رو رفتم ولی عنوانش میشه لینک روزانه نه لینک دوستان،و من فکر میکردم لینک دوستان جای دیگه ای هستش، ممنون که شمارت رو دادی انشالله ،اگه کاری پیش بیاد بی زحمت نمیزارم


مامان محمد جان
26 شهریور 92 14:19
سلام بانو
حال ملی جون چه طوره؟


مرسی گلم خیلی بهتره
وبتون چی شده؟؟؟؟؟؟؟
زینبی
27 شهریور 92 0:37
نظر من کوش پس؟


انشاالله مشکلات نظر دهی برطرف میشه گلم
مامان آيسو وآيسا
27 شهریور 92 8:45
الهي قربون تو با اون چشمهاي تيله اي خوشگل....
منم آيسام از اين حساسيتها داره كه خيلي اذيتم ميكنه وقتي آجيل ميخوره يا گوجه فرنگي كلا بدنش حساسيت شديد ميده بايد خيلي دقت كنيد تا مواد غذايي رو كه مليكا جووونم حساسيت داره بهشون پيدا كنيد...



مرسی گلم از مهربونیتون
باران
28 شهریور 92 22:11
آخی عزیز دلم ایشالله بلا به دوره
ایشالله این فرشته ی کوچولوی ما خوب بشه


مرسی گلم
ممنونم از محبتتون
مامان فتانه
29 شهریور 92 11:16
الهیییییی انشالله که زود خوب شه مامانی ایلین منم همین بود پیش بهترین متخصص کودکان بردم گفت همینه همینجوری میمونه مگه اینکه چیزای گرم نخوره و نمیشد اخه پسته و بادوم گرمن ولی کلی خاصیت دارن کل پشتش و پاش بود تا بردمش پیش دکتر پوست یک داروی دست ساز داد اب روی اتیش بود الان یک سال میگذره از زمان مصرف دارو و دیگه هیچ علاءمی از اون کهیرها نداره


دکتر ملیکا گفت در بعضی مواقع بدن به غذاهایی که شاید همیشه هم میخوریم حساسیت نشون میده و این دلیل نمیشه که همیشه اون غذاها رو نخوریم
انشاالله که دیگه هیچ کدومشون مریض نشن
حسام وحسنا
8 مهر 92 21:03
سلام گلم خیلی ناراحت شدمحسنا من هم به موز حساسیت داره6ماه پیش بهش دادیم هنوز یه قسمت پاش که حساسیت زده بود خوب نشده تا اینکه دکتر نریمان یه پماد جالبی داد خوب خوب شده شما هم نگران نباش عزیزم


سلام
ممنونم از مهربونیتون
خیلی خیلی دلم میخواست وبتون رو و بچه های گلتون رو ببینم ، اما فکر کنم آدرستون صحیح نبود
حسام وحسنا
9 مهر 92 16:30
بزن وبلاگ حسام وحسنا


عزیزم این کار رو کردم ولی پیدا نکردمتون
منتظر آدرستون هستم
مبینا
27 مرداد 93 21:14
خدا بد نده